آیا کسب دانش می تواند سبب شود که به راحتی تغییر نماییم؟
فقط کافی است به خودت ایمان داشته باشی ! فقط کافی است که موتور انگیزه ات را روشن کنی آن…
ادامه مطلبهمه انسانهای روی زمین با گریه بهدنیا میآیند. روبهرو شدن با استرس و درد و رنج از همان ثانیههای آغازین تولد شروع میشود. این چالش ها در سراسر سفر زندگی ادامه مییابد. اما می شود رنج زندگی را کاست و حتی با تغییر معنای آن درد، در جهت زندگی بهتر و با رضایتمندی بیشتر حرکت نمود. ما قصد داریم با بهرهمندی از روشهای انرژیایی، ذهن آگاهی و شناختی، در جهت رفع هرچه بیشتر موانع سلامتزایی بدن و درنتیجه بهترزیستن و حال بهتر و رضایتمندی بیشتر حرکت کنیم.
من زهرا گلستاننژاد فارغالتحصیل دندانپزشکی و علاقمند به رشدفردی هستم. بعد از روبهروشدن با چالشهای استرس و افسردگی و اضطراب که خلاف فکرم بهسراغم آمدند، تصمیم گرفتم راهی برای رهایی از رنجهایم بیابم و این شد که در آن ناامیدی که به بنبست رسیده بودم، به حوزهی علوم انسانی آن هم از نوع وجودگرایی و فرافردیاش راه پیدا کردم. راهی که از حدود ده سال پیش آغاز شده و امید آن دارم که تا پایان عمرم رهرو آن باشم.
فقط کافی است به خودت ایمان داشته باشی ! فقط کافی است که موتور انگیزه ات را روشن کنی آن…
ادامه مطلبهمه ی ما آدمها در زندگی طالب شادی و رضایتمندی هستیم. اصلا هدف غایی حیات از زمان اجداد تک سلولی…
ادامه مطلباین روزها در حال تمرین انعطاف پذیری برای تغییر هستم! بله گاهی باید روی خود تغییر پذیری کار کرد. مثل…
ادامه مطلبما آدمها موجودات عجیبی هستیم . هریک از ما با ویژگی های ژنتیکی به دنیا می آییم اما الزاما همه…
ادامه مطلباگر زندگی حیوانات اجتماعی مانند میمونها، شیرها و فیل هاو …. را مورد توجه قرار دهیم دائما در حال نوازش…
ادامه مطلبما با امکان انسان بودن از زهدان مادرمان زاده می شویم. اما تنها با زاده شدن «فرزند دل » به…
ادامه مطلبزمانی باورفلسفه ی غرب براین بود که همه چیز ماهیتی از پیش تعیین شده دارد. بنابراین نمی توان ماهیتی که…
ادامه مطلبساعت هشت و نیم شب بود. کار آخرین بیمارم را تمام کردم. خیلی خسته و کوفته بودم. لباس پوشیدم…
ادامه مطلبدوباره توی یکی از همان موقعیت های عذاب آور گیر کرده بودم. همان موقعیت هایی که در رابطه ای…
ادامه مطلباین مطلب را امروز می نویسم اما دیروز برایم اتفاق افتاده است. دیروز با دوستم رفته بودیم پیاده روی. توی…
امروز صبح وقتی به اتاق کتابخانه یعنی اتاق کارم آمدم، ناگهان دچار اضطراب شدم! علتش این بود که دوباره بی…
این روزها در حال تجربه ی ملقمه ای از احساسات خوشایند و ناخوشایند هستم. از یک سو احساسات ناخوشایندی دارم…
دیشب تصمیم گرفتم که تکلیف نوشتن صفحات صبحگاهی را انجام دهم. برای همین دفتر و خودکارم را گذاشتم زیر بالشتم…
شنیدن صحبت های دکتر سرگلزایی در مورد میراث مولانا برایم بسیار تامل برانگیز بود. اینکه باید بانگاه نقادانه با هر…
امروز می خواهم در مورد یکی از ویژگی های بسیار خوبم که عامل موفقیت ام شده است با شما صحبت…
یکی از معضلاتی که همیشه با آن روبه رو بوده ام کار با تکنولوژی و دنیای مجازی است. البته طبق…
نمی دانم امروز سر کلاس یوگا چه اتفاقی افتاد که یک دفعه به موضوعی آگاه شدم. ناگهان درون ذهنم ارشمیدوس…
امروز حدود ساعت ده صبح بود که یک دفعه دلشوره ی عجیبی گرفتم. انگاریک دسته پروانه توی حفره ی شکمم…