امروز یکی ازدنبال کنندهایم در اینستاگرام از من سوالی پرسید که قبلا هم زیاد آن را شنیده بودم. سوال این بود چرا ما آدمها وقتی اشتباه میکنیم این قدر به خودمان سخت میگیریم و خودمان را سرزنش میکنیم؟
واقعا چرا ما آدمها گرفتار خودسرزنشی میشویم؟ میگویند در سیر تکامل هیچ ویژگی پایدار نمیماند مگر آنکه سودی داشته باشد. پس احتمالا خودسرزنشگری هم کارکردی داشته است. جستجو در روانشناسی تکاملی به ما نشان میدهد که این ویژگی در اصل برای آن ایجاد شده که ما انسانها به حق و حقوق هم احترام بگذاریم و مسئولیت رفتارهایمان را برعهده بگیریم. یعنی به نوعی ریشه در سرزنش اجتماعی دارد. ما خودمان را سرزنش میکنیم چون نسل به نسل این پیام به ما منتقل شده که اگر میخواهی از جمع طرد نشوی و آسیب نبینی نباید خطا کنی. برای همین ما خودمان را سرزنش میکنیم چون میخواهیم از طرد شدنمان توسط دیگران و به تبع آسیب دیدنمان جلوگیری کنیم. در واقع خودسرزنشی بنا بوده که ما را مسئولیتپذیرتر کند تا در جهت جبران خطا و اشتباهمان قدم برداریم. البته خیلی از مواقع آنقدر خودسرزنشی به ما فشار میآورد و ما را ضعیف میکند که دیگر توان جبران خطایمان را نداریم.
بنابراین اول از همه باید آگاه شویم که چیزی که خودسرزنشی ما را تشدید میکند ترس از طرد شدن است. به تجربه دیدهایم وقتهایی که بیشتر از کنار گذاشته شدن میترسیم صدای سرزنشگرمان هم بلندتر میشود. یک راه بسیار موثر برای کاهش سرزنشگری این است که با واقعیت سنجی به خودمان نشان دهیم که خطا و اشتباه الزاما سبب طرد شدنمان نمیشود بلکه بیمسئولیتی و جبران نکردن اشتباه است که دیگران را از ما دور میکند. چه بسا خطاهایی که وقتی در جهت تلافی آنها برمیآییم روابط ما را با دیگران عمیقتر و بیشتر میکند. بعلاوه مسئولیتپذیری و تعهد برای جبران خطا سبب رشد شخصیت ما میشود. حافظ به زیبایی رابطهی میان خطاکاری و رشد را نشان میدهد
من که ملول گشتمی از نفس فرشتگان قیل و مقال عالمی میکشم از برای تو
به نظرم حافظ میخواهد به ما بگوید که بودن در کنار فرشتگان که نماد پاکی و معصومیت هستند هیچ دستاوردی برای انسان ندارد و به قولی ملالآور است. در وضعیت انسانی که آمیخته با خطاکاریست میشود از میان قیل و مقالها رشد کرد و خودهایی نوظهور را خلق کرد.
در وضعیت انسانی مبرا بودن نه ممکن است و نه با رشد و تعالی انسان هماهنگ. البته که باید سعیمان بر خطای کمتر باشد ولی به هر حال وقتی دچار اشتباهی میشویم مهم پذیرش مسئولیت و جبران آن است.
توجه به این نکته مهم است که برای رواداری به خطا و اشتباهمان باید یاد بگیریم که در موقع بلند شدن صدای سرزنشگرمان کمی از بالاتر یعنی بیرون از ذهن به خطا و اشتباهمان نگاه کنیم. چون تا زمانی که در ذهن هستیم امکان آریگویی به خطا وجود ندارد. چون ذهن با ارزش داوری، دوست داشتن و دوست نداشتن سروکار دارد. ذهن اشتباه را دوست ندارد برای همین میخواهد ما را از آن دور کند که نمود آن به صورت صداییست که ما را به باد انتقاد و سرزنش میگیرد.
بنابراین ما نیاز داریم که به کمک تمرینات ذهنآگاهی فاصله گرفتن از ذهن و مشاهدگری مهربان و روادار به اشتباهاتمان را یاد بگیریم. هرچه بیشتر «ذهنآگاه بود»« را تمرین کرده باشیم راحتتر میتوانیم بخش سرزنشگرمان را آرام و بخش حمایتگرمان را فعال کنیم.